فتنه عراق بعد از سوریه
خبرگزاری
فارس: عراق به دلیل موقعیت راهبردی و استراتژیک در عرصه منطقهای و بین
المللی و داشتن ذخایر نفتی بسیار همواره جزو اطماع کشورهای غربی برای تسلط
بر این کشور و به دست گرفتن زمام امور آن بوده است.
به گزارش خبرگزاری فارس،
شبکه المنار در مجموعه مقالاتی با عنوان «فتنه عراق بعد از سوریه» به قلم
«صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی ناآرامیهای اخیری میپردازد که کشور
عراق در این اواخر شاهد آن بوده است.
آنها در این خصوص مینویسند: هنوز یک سال از عقب نشینی آمریکا از عراق
نگذشته بود که بحرانها و تنشهای سیاسی و امنیتی مختلفی سراسر این کشور را
فراگرفت.
شاید بتوان گفت، خطرناکترین این بحران، تنشهایی باشد که با رویکرد
مذهبی در استانهای غربی و شمالی شاهد آن بودیم و هدف آن تقسیم کشور عراق و
سعی بر ضریه زدن به قدرت سیاسی و اقتصادی این کشور با تمرکز بر نقشههایی
است که در خفا برای عراق و مناطق مختلف آن کشیده شده و در این مقاله و دو
مقاله دیگر به گوشهای از آنها اشاره میکنیم.
نقش و موقیعت عراق
عراق یکی کشورهای غرب قاره آسیا و مشرف به خلیج فارس است. این کشور از
جنوب به کویت و عربستان، از شمال به ترکیه، از غرب به سوریه و اردن و از
شرق به ایران منتهی میشود و مساحتی بالغ بر 438.317 کیلومتر مربع را اشغال
میکند.
موقعیت راهبردی و استراتژیک
عراق از قدیم موقعیت راهبردی و استراتژیک مهمی در منطقه و عرصه بین الملل
داشته است. بیش از 22 قرن پیش لشکر «اسکندر مقدونی» در راه خود به سوی هند
از عراق عبور کردند.
همچنین این کشور برای مغولها بسیار اهمیت داشت، چراکه این قوم برای حمله
به شرق عربی از عراق عبور کردند. عراق از زمانهای قدیم محل تلاقی راههای
تجاری و بازرگانی بین شبه جزیره عرب و آسیای میانه و هند بود. همانطور که
محل تبادل اندیشهها و فرهنگها بین شرق و غرب به شمار میآمد.
اهمیت راهبردی و استراتژیک عراق در تاریخ معاصر به این دلیل است که این
کشور راه زمینی دسترسی اتحاد شوروی سابق به آبهای آزاد تلقی میشود.
همچنین حلقه ارتباط هوایی بین اروپا و آسیا به شمار میرود.
در این کشور همه راههای زمینی که جنوب شرقی اروپا و شرق دریای مدیترانه
را با جنوب خلیج فارس، ایران، پاکستان و شرق هند به هم متصل میکند، با هم
تلاقی پیدا میکنند.
همچنین این کشور مکانی برای ارتباط سه جهان اسلامی عربی، فارسی و ترکی
محسوب میشود. گستره اراضی عراق از خلیج فارس تا ترکیه امتداد مییابد و به
همین دلیل این کشور را دروازه شرقی جهان عرب به شمار میآورند.
موقعیت جغرافیایی هر کشور یکی از عوامل مهم قوت و یا ضعف آن کشور به شمار
میآید و ممکن است مورد طمع کشورهای دیگر قرار گیرد. به خصوص اگر این
موقعیت دارای اهمیت راهبردی و استراتژیک در عرصه منطقه باشد و در راهبردها
و استراتژیهای جهانی در شمار کشورهای بزرگ جهان به حساب آید، همانند عراق
که در کانون منطقه خاورمیانه قرار گرفته و تاثیرگذاری بسیاری بر آن داشته و
پیوسته در این منطقه در نقطه محوری قرار داشته است.

این کشور از جمله مناطقی در جهان به شمار میآید که در طول تاریخ طولانی
خود محل تلاقی سیاستهای متعارض و ایدئولوژیهای گوناگون و قدرتهای درگیر
بوده است.
این درحالی است که این کشور همواره تلاش داشته، نفوذ خود را بر کشورهای
منطقه بسط دهد. برخی از کارشناسان بر این باورند که اهمیت عراق به این دلیل
است که این کشور بخشی از منطقه خلیج فارس را تشکیل میدهد که از نظر
جغرافیایی کانون خاورمیانه و در جادویی و صندوق طلایی آن است که همه
قدرتهای جهان در تمام سدهها به آن چشم طمع دارند.
از طرف دیگر عراق با تشکیل ائتلافها، تشکلها و احزاب مختلف، هدف
راهبردی و استرایژیک کشورهای غربی قرار گرفت و همواره به دلایل زیر مورد
توجهات بین المللی بوده است:
- ذخایر نفتی عظیم،
- موقعیت راهبردی و استراتژیک متمایز،
- رخدادههای مستمر که این منطقه در
دهههای اخیر با آن مواجه بوده است، از جنگهای اعراب - اسرائیل گرفته تا
جنگ عراق و ایران، جنگ دوم خلیج فارس، اشغال آمریکا و آنچه که به اصطلاح
«بهار عربی» نامیده میشود.
از همین جاست که تسلط بر عراق و
به دست گرفتن زمام امور آن، یکی از اهداف راهبردی و استراتژیک سیاست
آمریکا و غرب بوده که در پی تشکیل امپراطوری برای خود در عرصه بین المللی
هستند، به این جهت که سقوط بغداد ارتباط مناطق نفوذ غرب در ترکیه با خلیج
فارس و دور کردن ایران از سوریه و بالعکس را به همراه دارد.

نعمت نفت و مصایب آن
آنچه اهمیت عراق را دو چندان کرده است، ثروت عظیم نفتی است که این کشور
از آن بهرهمند میباشد. ذخایر نفتی عراق براساس برآوردها 14 میلیارد و 310
میلیون بشکه برآورد شده است و از این حیث این کشور از نظر ذخایر نفتی
دومین کشور بزرگ دنیا بعد از عربستان سعودی به شمار میآید.
میزان صادرات روزانه نفتی عراق حدود 3 میلیون بشکه در روز است و براساس
آمار و ارقام در ماه دسامبر سال 2012 میلادی رتبه دوم سازمان کشورهای
صادرکننده نفت (اوپک) را از حیث صادرات نفت به خود اختصاص داد. در حالیکه
دولت این کشور اعلام کرده است که قصد دارد تا سال 2015 میلادی تولید نفت
خود را به 5 میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
از حیث میزان ذخایر گاز نیز این کشور دارای 3 میلیارد و 158 میلیون متر
مکعب گاز است و در بین کشورهای جهان از نظر ذخایر گاز طبیعی در رتبه دهم
قرار دارد.
عراق درحال حاضر مجهز به فناوریهای جدید کشف نفت در جهان است که به این
کشور امکان کشف بهتر منابع نفتی را میدهد. بنابراین در آینده و با استفاده
از فناوریهای نوین استخراج نفت پیشبینی میشود که ذخایر نفتی این کشور
به بیش از 360 میلیارد بشکه برسد.
این درحالی است که باید توجه داشت، عراق دارای پتانسیل بالقوه نفتی
بسیاری است. در این خصوص کارشناسان نفتی تاکید میکنند، از 74 حلقه چاه
نفتی عراق فقط 15 حلقه چاه تاکنون مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و عراق
بیش از هر کشور دیگری در جهان بر اقتصاد نفت تکیه میکند و از این حیث رتبه
اول جهان را به خود اختصاص داده است، اما همانند دیگر کشورهای منطقه نفت
تنها منبع تامینکننده اقتصاد آن نیست.
این کشور همچنین از کشورهای بنیانگذار سازمان اوپک است و صنعت نفت آن به سال 1925 میلادی بازمیگردد.
عراق، کانون منطقه عربی - آسیایی است و
تسلط برای عراق به معنی تسلط بر نفت و خطوط ارتباطات راهبردی و استراتژیک
منطقهای است و این نکتهای است که کارشناسان امور راهبردی و
استراتژیستهای وزارت دفاع آمریکا و شورای امنیت ملی این کشور بر آن تاکید
دارند.

دولتی فدرال و کاملا مستقل
عراق بر اساس قانون اساس فعلی، دولتی فدرال و کاملا مستقل است. نظام
حکومتی آن جمهوری - پارلمانی (دمکراتیک) است و دولت فدرال از قوه مجریه،
مقننه و قضائیه و دیگر کمیته های مستقل تشکیل میشود.
عراق بر اساس قانون اساسی موجود در این کشور دارای 18 استان و یک اقیلم
به نام کردستان عراق است که اربیل و دهوک و سلیمانیه را دربر میگیرد.
اقلیم کردستان از نظر قانونی، تنها منطقه داخلی عراق است که دارای دولت و
نیرویهای رسمی مخصوص به خویش است.
در سال 2011 جمعیت عراق بالغ بر 32 میلیون و 665 هزار نفر بوده است. این
کشور دارای قومیتها و نژادها و جنسیتهای مختلف است. اغلب ساکنان عراق عرب
هستند، اما قومیتهای دیگری از جمله کردها، ترکمانها، آشوریها، ارامنه و
دیگر قومیتهایی که تعداد آنها به دهها هزار نفر میرسد، نیز در این کشور
یافت میشود.

در عراق چه میگذرد
آنچه که بیان شد، بخش کوچکی از جریانهایی را شرح میدهد که این روزها در
عراق رخ میدهد. به خصوص ناآرامیهایی که در استانهای غربی و شمالی این
کشور یعنی الانبار، صلاح الدین، نینوی، کرکوک، و دیالی رخ داده است و
تنشهایی که بین دولت مرکزی و اقلیم کردستان به وقوع پیوسته و همچنین
انفجارهای خونینی که گاه و بیگاه در شهرهای مختلف عراق روی میدهد و زندگی
صدها شهروند بیگناه را به باد فنا میدهد.
قبل از ناآرامیهای الانبار و استانهای همجوار آن، تنشها و بحرانها
متوجه عرصه سیاسی عراق بود. این تنشها بر «طارق الهاشمی»، معاون رئیس
جمهوری عراق متمرکز بود که به دست داشتن در اقدامات تروریستی متهم شده بود
تا پس از این اتهامات راهی ترکیه شده و به این کشور پناهنده شود تا
اختلافات بین بغداد و کردستان و اختلافات بین ائتلاف دولت قانون به رهبری
«نوری المالکی»، نخست وزیر و «فهرست العراقیه» به ریاست «ایاد علاوی» ادامه
پیدا کند.

در این بحبوحه بود که تظاهراتهای استانهای غرب عراق در اعتراض به
دستگیری «رافع عیساوی»، وزیر دارایی و عضو فهرست العراقیه به اتهام دست
داشتن در اقدامات تروریستی صورت گرفت تا به وسیلهای جهت برانگیختن احساسات
قبیلهای و طایفهای تبدیل و اینگونه وانمود شود که این اقدامات دولت
مرکزی ریشه در انگیزهها و اختلافات مذهبی و نه سیاسی دارد.
علی رغم تلاشهای داخلی و منطقهای برای سو استفاده و بهرهبرداری از این
حوادث و کشف اهداف مشکوک نهفته در پس این ناآرامیها از جمله تجزیه و
تقسیم عراق و همچنین تسویه حسابهای سیاسی قدیمی با مالکی و تمام کشور
عراق، احزاب عراقی به خاطر خطرهایی که متوجه این کشور و سراسر منطقه عربی
است، به تقویت اتحاد و یکپارچگی خویش و دوری از فتنه و تاکید بر دوری از
اختلافات قبیلهای و محصور کردن آن به چارچوبهای سیاسی و قضایی روی
آوردند.
براساس اطلاعات به دست آمده از داخل
عراق و همچنین اطلاعات منطقهای به نظر میرسد که تلاشها برای مرتبط ساختن
این وضعیت متشنج و ناآرام در عراق با بحران سوریه در حال افزایش است، به
خصوص که برخی از رهبران و سران کشور عراق به دنبال برپایی تظاهراتها و سر
دادن شعارهای فتنهانگیزانه هستند و این موضوع این بیم و هراسها را به
وجود آورده است که سرزمین رافدین (عراق) در معرض تقسیم و تجزیه قرار دارد و
آتش این فتنه انگیزیها حتی کشورهای همجوار عراق را نیز دربر خواهد گرفت.
استانهای متشنج عراق .. جغرافیا و جمعیت
استان الانبار
استان «الانبار» در غرب عراق قرار دارد و از بزرگترین استانهای عراق به
شمار میرود. مساحت استان الانبار بالغ بر 138 هزار کیلومتر مربع و جمعیت
آن در سال 2005 بیش از 3 میلیون و 460 هزار نفر بوده است. قبل از سال 1961
این استان با نام سرزمین دیلم شناخته میشد.
استان نینوی
استان «نینوی» در شمال عراق قرار دارد و مرکز آن شهر «موصل» است. موصل
دومین شهر بزرگ عراق به شمار میآید و مساحتی بالغ بر 32 هزار و 308
کیلومتر مربع را به خود اختصاص میدهد و داری جمعیتی بالغ بر 3 و نیم
میلیون نفر است.
استان صلاح الدین
استان «صلاح الدین» یکی از استانهای مرکزی عراق است که در دهه هفتاد قرن
گذشته با فاصله زیاد از بغداد و کرکوک و به مساحت 24 هزار و 363 کیلومتر
مربع تشکیل شده است و جمعیت آن به حدود یک میلیون و 340 هزار نفر بالغ
میشود.
استان دیالی
مرکز این استان شهر «بعقوبه» است که در شمال شرق عراق قرار دارد. مساحت
این استان به 17 هزار و 685 کیلومتر مربع میرسد و جمعیت آن حدود یک میلیون
و 400 هزار نفر است.
استان کرکوک
استان کرکوک در شمال شرق عراق و به مساحت 9 هزار 679 کیلومتر مربع واقع
شده است و افرادی از اعراب، ترکمانها، کردها و آشوریها را در بر میگیرد.
جمعیت این استان به یک میلیون و 320 هزار نفر میرسد. به دارا بودن شش
حلقه چاه نفتی معروف است که بزرگترین آن در شهر کرکوک قرار دارد و ذخیره
نفتی آن به حدود 13 میلیارد بشکه میرسد.
منطقه کردستان
کردستان عراق یکی از مناطق خودمختار شمال عراق است و پایتخت آن شهر
«اربیل» است. از شرق به ایران، از شمال به ترکیه، از غرب به سوریه و از
جنوب به بقیه مناطق عراق منتهی میشود. این منطقه از سه استان دهوک و أربیل
و سلیمانیة تشکیل میشود. مساحت آن به 83 هزار و 643 کیلومتر مربع میرسد و
تعداد جمعیت آن بیش از 5 میلیون نفر است.

بخش دوم/
فتنه عراق بعد از سوریه، نقش مخرب ترکیه، قطر و عربستان در ناآرامیها
خبرگزاری
فارس: پس از ناکامی محور غرب - قطر - ترکیه در سوریه تصمیم برآن گرفته شد
تا دایره منازعات و درگیریهای منطقهای گسترش بیشتری یابد و به همین منظور
عراق به عنوان دومین گزینه انتخابات شد تا قربانی اهداف این محور شود.
به گزارش خبرگزاری فارس،
شبکه المنار در مجموعه مقالاتی با عنوان «فتنه عراق بعد از سوریه» به قلم
«صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی ناآرامیهای اخیری میپردازد که کشور
عراق در این اواخر شاهد آن بوده است.
در بخش اول گزارش جایگاه عراق و اهمیت موقعیت راهبردی و نفت و ثروتهای
این کشور که باعث شده است، مورد طمع آمریکا قرار گیرد و با جداسازی و
فتنهانگیزی و برافروختن اختلافات قبیلهای، مذهبی، نژادی و طایفهای در
پی تضعیف و نابودی عراق باشد، تشریح شد.
در بخش دوم گزارش «فتنه عراق
بعد از سوریه» پشت صحنههای سیاسی بحرانهای اخیر استانهای شرقی و غربی و
نقش کشورهای خارجی از جمله آمریکا، ترکیه و برخی از رژیمهای حاشیه
جنوبی خلیج فارس، به خصوص عربستان سعودی و قطر شرح داده میشود.
علیرغم اینکه دولت عراق برخی اقدامات را در حوزه اصلاحات و آزادی
بازداشتشدگان انجام داده است، اما مکتوم نگهداشتن حوادث سیاسی داخلی
عراق، در اینجا برای کسانیکه مطلع از واقعیت امور هستند، حماقت سیاسی
شمرده میشود. به همین دلیل باید ناآرامیهای عراق به صورت مشروح و مفصل
مورد بررسی قرار گیرد.
برنامهها و اهداف غرب
هدف قرار دادن عراق و توطئهچینی برای این کشور چیز جدیدی نیست. از زمان
امضای قرارداد «سایس- پیکو» این کشور هدف بسیاری از کشورهای غربی بوده،
اما خطری که امروزه با آن مواجه است، این است که فتنههای موجود در
کشورهای خاورمیانه به این کشور سرایت کرده و نشانههای تقسیم و تجزیه با
طرح و راهبرد قبلی از طرف واشنگتن در این کشور کاملا آشکار و عین است.
طرحی که تدارک دیده شده بود، با آغاز تقسیم سودان به دو بخش شمالی و جنوبی
آغاز شد. این طرح برای بسیاری از کشورهای دیگر منطقه نیز در نظر گرفته شده
و در برخی از آنها درحال اجرا است، مانند لیبی که به خاطر درگیرهای مذهبی و
قبیلهای و طایفهای به سمت تجزیه و تقسیم سوق پیدا کرده است، شاید بتوان
گفت تنها کشوری که از این غائله به دور مانده کشور یمن و جنوب آن است و این
جدای از توطئه درگیرهای داخلی در مصر و طرح ایجاد کشور فدرال در اردن
برای فلسطینیان استفاده کند و سوریه که تلاش میکند، از آن به عنوان سرآغاز
تجزیه منطقه استفاده کند.
اما در خصوص عراق باید گفت که از جمله مهمترین دلایل اجرای طرح تقسیم و
تجزیه این کشور در عقب نشینی تحقیرآمیز نظامی اشغالگر آمریکایی و عدم
دستیابی به پایگاه نظامی مناسب برای گسترش سیطره نظامی بر این کشور نهفته
است.
به همین دلیل آمریکا تلاش بسیار دارد که با همکاری همپیمانان داخلی و
منطقهای خود دایره درگیریها در عراق را توسعه داده و این درگیریها را
تشدید کند.
نقشه جدید آمریکا برای خاورمیانه
«عباس موسوی»، تحلیلگر سیاسی عراق در گفتوگو با شبکه المنار در این خصوص
میگوید: «حمایت آمریکا از درگیرهای فعلی موجود در عراق کاملا عیان و روشن
است، به خصوص از روابطی که این کشور با دو کشور ترکیه و قطر در این ارتباط
برقرار کرده و خواهان اجرای چنین توطئه در عراق هستند.
«حبیب فیاض»، کارشناس امور راهبردی شبکه المنار نیز در اینباره میگوید:
«طرح آمریکا و غرب با همکاری برخی رژیمهای منطقهای در عراق در حال اجراست
و اولین گام برای تحقق این هدف تیرگی روابط قبایل و طوایف عراقی و
برافروختن آتش اختلافات مذهبی و طایفهای است».
حبیب فیاض در ادامه میافزاید: «با توجه به حساسیتهای سیاسی - اجتماعی
موجود در عراق میتوان گفت، اینگونه اقدامات به معنای افزایش آشوبها و
فتنهها و شکاف بیشتر بین مسلمانان این کشور است.
فیاض ادامه میدهد: «آنچه که امروزه در عراق در حال وقوع است، به منزله
مجازات نوری المالکی، نخست وزیر این کشور به خطر نپذیرفتن سیاستهای غرب در
قبال بحران سوریه و تن ندادن به آن است».

«محمد نور الدین»، کارشناس مسائل ترکیه در گفتوگو با شبکه المنار
میگوید: «تحولاتی که در خلال هفتههای گذشته در عراق رخ داده است، جدای از
سوریه نیست. همان کشورهایی که سعی بر براندازی نظام در سوریه دارند، به
دنبال این هستند که فتنه و آشوب را به عراق نیز منتقل کرده و سرایت دهند تا
با یک تیر چند نشان بزنند».
محمد نور الدین در تأیید گفتههای موسوی میگوید: «بعد از ناامیدی از
سوریه و افزایش احتمال دستیابی به راهحل مسالمتآمیز برای بحران این کشور
براساس توافقنامه ژنو خطر این بحران، دو کشور قطر و ترکیه را تهدید میکند و
این نکتهای است که آنکارا و دوحه به خوبی به آن پی بردهاند و به همین
دلیل توطئه فتنهانگیزی و اختلاف افکنی در عراق را آغاز کردهاند.

نقش و هدف ترکیه
دخالت آنکارا در امور عراق به خصوص بعد از موافقت آشکار با آتشافروزی و
فتنهانگیزی در سوریه، از چهره حقیقی سیاست «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر
ترکیه در عراق و کل منطقه پرده برمیدارد.
حزب عدالت و توسعه ترکیه بعد از ناامیدی از پیوستن به اتحادیه اروپا
تغییرات منطقهای به خصوص تغییرات و تحولات روی داده در مصر ، لیبی و تونس
را فرصتی برای خود برشمرد تا نقش منطقهای خود را تقویت کند و شاید شکوه و
عظمت امپراطوری عثمانی را بار دیگر بازگرداند.
ترکیه برای تحقق اهداف خود، دخالت در بحران سوریه را با حمایت مالی و
نظامی افراد و گروههای تروریستی و پناه دادن به گروههای مختلف معارض آغاز
کرد، اما چون در آنجا تاکنون به نتیجهای نرسیده است، بنابراین دخالت در
امور عراق را آغاز کرده و سعی در دامن زدن به ناآرامیها و اعتراضهای برخی
از احزاب این کشور علیه دولت نوری المالکی دارد و آنها را تشویق و تحریک
میکند که از خواستههای خود کوتاه نیایند.
پناهندگی دادن به «طارق الهاشمی»، معاون رئیس جمهوری عراق که به دست داشتن
در اقدامات تروریستی متهم شده و تلاش برای به دست آوردن به اصطلاح دل
کردهای عراق و تحریک آنها علیه حکومت مرکزی از جمله این تلاشها و اقدامات
است.

تظاهراتهای استانهای غربی عراق به خوبی دست داشتن ترکیه در ناآرامیهای
عراق و تلاش برای بیثبات جلوه دادن دولت نوری المالکی را تأیید میکند. با
ظهور شعارهایی که بر تقسیم و تجزیه کشور عراق تاکید میکردند، در کنار
شعارهای مذهبی همه بیانگر این امر است.
اما اینکه ترکیه چه اهدافی در عراق دنبال میکند، را میتوان در موارد زیر ملاحظه کرد:
- افزایش فشار به نوری المالکی، نخست وزیری عراق بعد از موضع گیری وی در مقابل بحران سوریه
- یافتن جای پایی در عراق
- دلجویی از کردهای عراق و تحکیم روابط سیاسی و اقتصادی آنکارا با آنها
- استفاده و بهرهمندی از ثروتهای نفتی عراق به ویژه در شمال این کشور
- تحت فشار گذاشتن ایران جهت تغییر موضع این کشور در قبال بحران سوریه
«نور الدین» در گفتوگو با شبکه المنار میگوید: «هدف نهایی ترکیه، سوریه حاکم در این کشور است».
وی در ادامه میافزاید: «نقش ترکیه به خاطر موقعیت جغرافیایی آن و همجواری با سوریه و عراق بیشتر از بقیه کشورها تأثیرگذار است».
نور الدین ادامه میدهد:
«آنکارا در عراق دو سیاست را دنبال میکند. از یک سو از مخالفان نخست وزیر
عراق مانند ائتلاف کردستان و ائتلاف العراقیه حمایت میکند و از سوی دیگر
تلاش میکند به اختلافات طایفهای و مذهبی دامن بزند و در این راه به شکلی
ویژه تلاش دارد، خود را حامیان اهل سنت نشان دهد.

اهداف رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس
اهداف ترکیه در منطقه با منافع برخی کشورهای منطقه، به خصوص کشورهای عرب
حوزه جنوبی خلیج فارس همخوانی و مطابقت دارد. مدت زمان زیادی است که محافل
عراقی کشورهای عربستان و قطر را متهم به دخالت در انفجارها و حوادث جاری
از طریق تأمین مالی و سازماندهی و حمایت از برخی گروهها
کردهاند.
شاید پوشش خبری برخی از شبکههای ماهوارهای از حوادث «الأنبار» اشاره به
کشورهای حامی این حوادث دارد، به ویژه که این شبکهها از نظر مالی از طرف
این کشورها و از جمله عربستان سعودی و قطر حمایت میشود.
بر اساس نتایج دادههای محافل عراقی مهمترین اهداف دو کشور عربستان سعودی و قطر از فتنهانگیزی در عراق در موارد زیر خلاصه میشود:
- تحت فشار گذاشتن دولت نوری المالکی و تلاش برای براندازی آن به منظور تغییر نظام حاکم در عراق
- قطع راه های ارتباطی بین عراق و سوریه بعد شکست و ناکامی در توطئه سقوط نظام در دمشق
- هدف قرار دادن ایران با ضربه زدن به سوریه و تضعیف عراق
- اشغال داخلی عراق برای جلوگیری از ایفای نقش این کشور در منطقه
«فیاض»، کارشناس المنار در این خصوص میگوید: «اهداف کشورهای عرب حوزه
خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و قطر در منطقه بر بحران سوریه متمرکز است
که عزم خود را برای براندازی نظام در سوریه و ادامه جنگهای داخلی خونین
جزم کردهاند و عجیب نیست که این کشورها در پی ضربه زدن به منابع قدرت نظام
در سوریه باشند».
بنابراین اهداف مورد نظر رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس در عراق را میتوان در موارد زیر ملاحظه کرد:
- ایجاد ناآرامیهای داخلی مذهبی و طایفهای و قبیلهای
- تحت فشار گذاشتن دولت نوری المالکی برای عقب نشینی از موضع خود در قبال بحران سوریه
- ضربه زدن به آرامش و ثبات داخلی عراق
که بر این باورند، این اقدام عقب نشینی ایران از موضع خود در حمایت از نظام
سوریه را به دنبال دارد.
تحرکات غربی ... پیامی به شرق
از آنجا که سوریه حلقه ارتباط محور مقاومت در منطقه است که ایران را با
جنبشهای اسلامی در لبنان و سرزمینهای اشغالی ارتباط میدهد و ایران به
عنوان پایه اساسی این محور به شمار میآید که به خاطر موقعیت راهبری و
توانمندیهای نظامیش کشورهای غربی و رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس از نزدیک
شدن به آن و گرفتن جای آن در منطقه ناتوان هستند، بنابراین این کشور
همواره هدف چنین کشورهایی بوده است. از طرف دیگر آنان به خوبی میدانند که
تنها رقیب آنها در عراق است و برای تحت فشار قراردادن تهران، استفاده از
عراق یعنی همپیمانان آنان بسیار مهم است.

فیاض در اینباره تأکید میکند که «ایران به خاطر حمایت از نظام سوریه
مورد سرزنش برخی کشورهای غربی و منطقه قرار گرفته است. این کشورها اعتقاد
دارند که ایران تنها عامل مقاومت سوریه در قبال معارضان و به زبانی دیگر
رژیمهلی عربی و غربی است».
وی میافزاید: «غرب درحال حاضر بر این باور است که عراق به حیاط خلوت
ایران تبدیل شده است و ممکن است ناآرامیها در این کشور بر جایگاه ایران و
حمایت آن از دمشق تأثیر بگذارد».
فیاض اظهار میکند: «با نزدیک شدن زمان آغاز دور جدید مذاکرات ایران و غرب
درباره پرونده هستهای این کشور ممکن است، ناآرامیها در عراق، اهرم
فشاری علیه ایرانیها در زمان مذاکره ایجاد کند و تهران را به گونهای
وادار به تن دادن به برخی شرایط غرب کند.
تمام این رخدادها درحالی در حال وقوع هستند که نباید از نظر دور داشت که
ترکیه تلاش میکند، درگیریهای جاری سوریه را به عراق نیز تسری دهد تا
بحران این کشور نه تنها سوریه که دیگر کشورهای منطقه را هم درگیر کند،
اما...

فتنه عراق بعد از سوریه/۳ و پایانی
شکست غرب در براندازی نظام سوریه؛ آغاز بازی خطرناک در عراق
خبرگزاری
فارس: در حالیکه برای همگان ثابت شد، ناآرامیهایی که هم اکنون عراق شاهد
آن است توطئهای غربی - قطری - ترکی است، به نظر میرسد، تنها راه خروج از
بحران خود مردم عراق هستند که با این فتنه مقابله کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس،
شبکه المنار در مجموعه مقالاتی با عنوان «فتنه عراق بعد از سوریه» به قلم
«صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی ناآرامیهای اخیری میپردازد که کشور
عراق در این اواخر شاهد آن بوده است.
در بخش اول گزارش جایگاه عراق و اهمیت موقعیت راهبردی و نفت و ثروتهای
این کشور که باعث شده است، مورد طمع آمریکا قرار گیرد و با جداسازی و
فتنهانگیزی و برافروختن اختلافات قبیلهای، مذهبی، نژادی و طایفهای در
پی تضعیف و نابودی عراق باشد، تشریح شد.
در بخش دوم گزارش «فتنه عراق بعد از سوریه» پشت صحنههای سیاسی بحرانهای
اخیر استانهای شرقی و غربی و نقش کشورهای خارجی از جمله آمریکا، ترکیه و
برخی از رژیمهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، به خصوص عربستان سعودی و قطر
شرح داده شد.
در قسمت سوم این گزارش به بازتاب ناآرامیهای موجود در استانهای غربی
عراق و چگونگی رویارویی دو گروه مردم و دولت با این ناآرامیها خواهیم
پرداخت.
بدون شک ناآرامیهای موجود در غرب و مرکز عراق، اتفاقی و یا تنها به دلیل
اعتراض به دستگیری «رافع العیساوی»، وزیر دارایی عراق نیست. سخنان
تحریکآمیزی که وی در خصوص پیگیریهای پرونده قضاییاش بر زبان آورد، نشان
داد که گروهها و طرفهایی در داخل و خارج عراق در پس تشدید اوضاع و حمایت
از وی قرار دارند.

درخواست یا تسیه حساب
به اعتقاد «ابو میثم جواهری»، تحلیلگر سیاسی عراق «منطقه و جهان در جنگی
جهانی به سرمیبرد که از سوریه و دیگر مناطق بر عراق اعمال میشود. آنچه در
این بین خواسته شده بود، این بود که عراق باید بخشی از این جنگ تبدیل شود و
روی استقرار و ثبات را نبیند.
« جواهری» در گفتوگو با شبکه المنار میگوید: «توطئه وجود دارد که قطر،
ترکیه و عربستان سعودی با هماهنگی رژیم صهیونیستی و آمریکا در حال تدارک
آن هستند تا محوری جدیدی جهت رویایی با محور مخالف حضور آمریکا در منطقه به
رهبری ایران تشکیل دهد. حوادث کنونی که هم اکنون در عراق در حال وقوع است،
برای تحت فشار قرار دادن این کشور جهت پیوستن به محور غربی رژیمهای عربی
خلیج فارس است که عراق خود را جزو آن به شمار نمیآورد».

جواهری معتقد است که «کشورهای شرکت کننده در این توطئه، کردها را
وسیلهای برای دست یافتن به عراق و سیطره بر ثروتهای موجود در این کشور و
یک چهارم ثروت دیگر کشورها قرار دادهاند و بر این اساس خواهان تشکیل کشوری
به زیان ثبات و موجودیت دولت عراق هستند و در این راستا سوء استفاده از
سیاستمداران در بند، بعثیها و القاعده را سرلوحه توطئه خویش قرار دادهاند
تا از آنها برای ایجاد و دامن زدن به اختلافات قبیلهای و مذهبی و تجزیه و
تقسیم عراق استفاده کنند.
«عباس موسوی»، تحلیلگر سیاسی عراق نیز در گفتوگو با شبکه المنار
میگوید: «موضوع الانبار و تظاهراتی که در این شهر رخ داده، یک عکس العمل
عادی نیست. همه میدانند که این مسأله یک مسأله قانونی و حقوقی است و
دستگاه قضایی عراق این حکم را صادر کرده است.

وی ادامه میدهد: کنفرانس مطبوعاتی العیساوی یکی از نمونههای سخنانی بود
که در خصوص فتنهانگیزیهای قبیلهای و طایفهای ایراد میشد و برخی از
افراد و گروههای تندروها را تحریک کرد تا از آن به سود اهداف خود
بهرهبرداری کنند و به گسترش بهار سنی و سلفی در عراق امیدوار باشند. موسوی
معتقد است: «درخواستهای تظاهرکنندگان نامشخص و متناقض است، برخی از آنها
قبیلهای، برخی خدماتی و برخی قانونی و حقوقی است».
موسوی بر این باور است: تنها یک خواسته وجود دارد که میتواند بسیاری از
این تحرکات را آرام کند و یکی از این راهکارها حل کردن قضیه هواداران
العیساوی است، مانند صدور حکم توقف پیگرد این افراد و آزادی آنهاست، اما
این قضیه یک مسأله قضایی و حقوقی است و دولت نمیتواند جهت حل و فصل آن
دخالتی کند.
خطرهای این بحران
این بحران و قبل از آن تیرگی روابط بین حکومت مرکزی و اقلیم کردستان آثار
منفی بر عراق گذاشت که از اینگونه شکافها رنج میبرد که مهمترین این آثار
عدم امنیت و انفجارهای متفرقه است. درگیرهای الانبار بعد از سر داده شدن
شعارهای فرقهای و مذهبی در آن و تاکید اهالی این منطقه بر تقسیم و تجزیه
به این اختلافات بیش از پیش دامن زد.
در همین راستا «محمد نور الدین»، کارشناس مسائل ترکیه در گفتوگو با شبکه
المنار میگوید: «بازی خطرناکی در منطقه در حال رخ دادن است. در حالیکه
تلاشهای غرب برای سقوط نظام سوریه بینتیجه مانده است، تلاش برای ایجاد
هرج و مرج در عراق ادامه دارد و این مسأله دور از ذهن نیست که عراق تجزیه
شده و به این ترتیب از این معادله خارج شود».

از طرف دیگر «امیر موسوی»، مدیر مرکز پژوهشهای راهبردی و روابط بین
المللی تهران در گفتوگو با این شبکه میگوید: «همه این مشکلات همانند قیچی
است که به وسیله آن میخواهند سوریه را محاصره کنند. بعد از دو سال حمایت
نظامی و مادی و رسانهای از گروههای مسلح و تصمیمات منطقهای و بین المللی
و ناامیدی از ایجاد تغییر در وضعیت سوریه و شکست تلاشها برای درهم شکستن
اراده مردم سوریه، توطئهکنندگان اقدامات جدید خود را از شمال لبنان شروع
کردند.
«جواهری» تحلیلگر سیاسی عراق میگوید: «هدف این کشورها ایجاد مشکل و
متشنج کردن اوضاع است نه حل و فصل آن، به خصوص که برخی امور نیازمند اصلاح
قانون و همهپرسی دارد. بنابراین میتوان مهمترین خطراتی که عراق طی وقایع اخیر با آن روبه رو خواهد شد را در موارد زیر خلاصه کرد:
- ایجاد شکاف بین مردم عراق از طریق تحریکات مذهبی و نژادی
- اجرای طرحهای غربی تجزیه و تقسیم عراق
- تضعیف حکومت مرکزی عراق
- بازگشت انفجارهای خونین
- غلبه بر تجارب سیاسی عراق
- تأثیر بر تلاشهای عراق جهت دستیابی به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و ممانعت از بهرهبری درست این کشور از ثروتهای نفتی.
درد و درمان
علی رغم تیرگی اوضاع این سؤال مطرح میشود که آیا عراق امکان خروج از این
بحران دارد؟ دولت برای رسیدگی به وضعیت کنونی چه برگ برندهای در اختیار
دارد؟
«ابو میثم جواهری»، تحلیلگر سیاسی در این خصوص و در گفتوگو با شبکه
المنار میگوید: «حکومت عراق در برابر این توطئه هوشیار است و توانسته با
پاسخ به خواستههای تظاهرات کنندگان و آزاد کردن صدها فرد بازداشت شده،
بررسی ماده چهارم (تروریسم) عدالت و بازخواست این توطئه را خنثی کند و به
این منظور پیشا پیش کمیتههایی برای رفع ظلم و ستم از مردم تشکیل شده و
تظاهرات کنندگان دریافتهاند که حکومت در حل این مشکل صادق است. همچنین
دریافتهاند قدرتی که آنان را برای این تظاهرات تحریک میکند، یاوه سرایی
میکند و در پی حل بحران نیست، بلکه درصدد تحقق اهداف خود و اهداف دیگر
کشورهای منطقه است که به برای آنها و به سود آنان کار میکنند و به همین
منظور به دنبال شلعهورتر کردن این بحران هستند.

«امیر موسوی» هم به نوبه خود معتقد است که نقطه اختلاف بین حکومت و
مخالفین یک رویکرد سیاسی به خود گرفته که به دو دلیل به آسانی نمی توان از
آن گذشت:
یک: خواستههای غیر قانونی برخی گروههای مخالف
دو: دخالتهای خارجی و منطقهای
مدیر مرکز پژوهشهای راهبردی و روابط بین الملل تهران همچنین اشاره
میکند که «برخی از خواستههای تظاهرات کنندگان معقول و منطقی است و دولت
باید آن را درک کند. اما عمل به برخی خواستهها به نفع دولت نیست».
وی اضافه میکند: «پارلمان عراق باید در خصوص قوانینی که برخی مخالفین
خواستار آن هستند و سیاستمدارن عراقی لغو آن را میخواهند، تصمیماتی اتخاذ
کند».
وی ادامه میدهد: «لغو ماده مبارزه با تروریسم با تصمیم سیاسی ممکن نیست و
اگر مشکلاتی در اجرای آن وجود دارد، میتوان آن را تغییر داد، اما لغو آن
به معنای فرصت دادن به تروریستها برای قتل و غارت و ترور بیحد و مرز است و
در حقیقت نوعی تجاوز به حق عموم مردم عراق و خیانت به وطن و خون شهداست.
بنابراین آنان درخواستهای مازاد و غیر منطقی است که حل آن به آسانی میسر
نیست.

به گفته موسوی حل و فصل مسائل داخلی نیاز به تشکیل یک کمیته ملی دارد که
با برقراری ارتباط و تفاهم و ایجاد زمینه مناسب گفتوگوی ملی به صورت کلی
به بررسی مشکلات عراق از جمله رسیدگی به وضعیت کنونی الانبار و دیگر مناطق،
اتخاذ راه حل اساسی برای خدمات و اتخاذ تصمیمات قطعی برای رسیدگی به
مشکلات اقتصادی میپردازد.
وی اضافه میکند که «کلیه مشکلات قابل حل است، مگر اختلافات قبیلهای که
باید از سخنان فتنهجویانه در خصوص آن دوری کرد. اغلب مردم عراق که سکوت
اختیار کردهاند، در برابر کسانی که سعی در نابودی کشورشان دارند، ساکت
نخواهند نشست، بلکه در این تردید نیست، اگر اوضاع به خط قرمز برسد با تمام
وجود پای به عرصه خواهند گذاشت.
تحرکات کنونی عراق را به دلیل وجود حساسیت مذهبی موجود در این کشور
نمیتوان در چارچوب انقلابهای بهار عربی ملاحظه کرد، شاید مؤثرترین راهی
که دولت مالکی برای جلوگیری از این تحرکات میتواند اتخاذ کند، این است که
به وضوح اعلام کند، این تحرکات تنها به خاطرخواستههای معیشتی یا مطالبات
اقتصادی نیست، بلکه تحریکات خارجی نیز در آن دخیل است و هر گاه آنها
بخواهند بر دولت مالکی فشار وارد کنند، دولت مالکی میتواند سیاستهای
بیشتری اتخاذ کند که با خواستهها و اهداف این طرفها در تعارض است و به
گفته «حبیب فیاض»، کارشناس راهبردی شبکه المنار این سیاستها را میتوان در
موارد زیر ملاحظه کرد:
یک: حمایت بیشتر از نظام سوریه برای
افزایش مقاومت و گسترش و توسعه رابطه با ایران (سفر اخیر مالکی به امان و
گفتوگو در خصوص نگرانیهای مشترک را میتوان در این چارچوب ملاحظه کرد).
دو: تشدید فشار بر دولت ترکیه (عراق
میتواند بسیاری از تفاهمنامههای امضا شده با آنکارا را لغو و پرواز
هواپیماهای این کشور با استفاده از آسمان عراق را ممنوع کند).
به نظر نمیرسد که دخالتهای منطقهای و غربی منجر به تغییرات اساسی در
عراق و عقبنشینی این کشور از ارتباط با ایران و بحران سوریه شود، زیرا
عراق پس از خروج آمریکا از این کشور سیاست حسن همجواری را با همگان در پیش
گرفته است و از آنجا که گفتوگو بهترین راه حل مشکلات است، میتوان گفت که
این امید وجود دارد، این کشور هرچه سریعتر از بحران کنونی خارج شود و
تسلیم طرحهای بیگانگانی نشود که در پی ایجاد اختلافات مذهبی و قبیلهای در
این کشور هستند، چه در غیر این صورت عراق همانند همسایه سوری خود به
تنهایی بهای سنگین این بحران را پس خواهد داد.